عکس پیش‌فرض نوشته

همانطور که قبلا به آن اشاره شد، مدیریت استراتیژیک یک فرآیند پویا با نگاه بلند مدت برای جهت دادن به اهداف، استراتژی ها و پیشبرد کسب و کار است.

مدیریت استراتژیک اصول و قواعد خاصی دارد، که مهمترین اصول اولیه آن عبارتند از:

1- استراتژی

2- رویکرد استراتژیک

3- فرآیند مدیریت استراتژیک

اصول مدیریت استراتژیک پروژه فناوری اطلاعات

 

در این مطلب قصد داریم در ادامه بحث مدیریت استراتژیک به بررسی استراتژی به عنوان یکی از اصول اولیه مدیریت استراتژیک پروژه بپردازیم.

کلمه و یا تفکر استراتژی توجه خاصی را در ادبیات مدیریتی به خود جلب کرده است.

استراتژی را میتوان به عنوان ایجاد امکان برای به دست آوردن مزیت رقابتی با متفاوت بودن و ارائه خدمات و محصولات منحصر به فرد و ارزش افزوده و نیز داشتن یک دید کلی برای رسیدن به این اهداف در نظر گرفت.

همچنین تفکر استراتژی اشاره به تحرکات مدیریتی در راستای بالا بردن کارآیی سازمانی و رسیدن به اهداف بلند مدت و اجرای مأموریت سازمان دارد.

 

یک استراتژی موفق نیاز به یکپارچگی و جا افتادن در فعالیت های سازمان به عنوان تکمیل کننده در راستای ارائه خدمات با ارزش افزوده و کمک به کسب و کار سازمان دارد.

درباره استراتژی مباحث و تفکرات زیادی مطرح شده ولی تمامی آنها بر تمرکز روی قابلیت های سازمان با توجه به محیط کسب و کار توافق دارند.

 

دو دید کلی برای استراتژی در سازمان وجود دارد که در زیر توضیح داده شده اند.

1- در نظر گرفتن استراتژی در بُعد برنامه ریزی

بر طبق این نظریه، در وهله اول اطلاعات تجمیع، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، پیش بینی های لازم صورت میگیرد و در مرحله بعد مدیران ارشد بهترین روش و راهکار ها را انتخاب میکنند.

این روش به عنوان یک رویکرد از بالا به پایین در نظر گرفته میشود.

 

این فرآیند عمدتاً برای یک محیط قابل پیش بینی و با ثبات مناسب است.

منتقدین این رویکرد اعتقاد دارند که چنین محیطی کمتر در صنعت (خصوصاً صنعت فناوری اطلاعات) یافت میشود و معمولاً تغییرات غیر قابل پیش بینی باعث بالا رفتن پتانسیل غیر اجرایی شدن برنامه ها گشته و خلاقیت ها در زیر حجم برنامه ریزی ها گم شده و به فراموشی سپرده شوند.

به علاوه احتمال یکی نبودن تدوین کنندگان استراتژی و اجراکنندگان بسیار بالاست که ضمانت اجرایی را به حداقل میرسانند.

 

همچنین منتقدین پتانسیل پایین پیش بینی پذیری و کنترل آینده را مطرح میکنند که به عنوان یک چالش مهم در اجرایی شدن این رویکرد در نظر گرفته میشود. (خصوصاً در صنایع پیشرفته از جمله صنعت فناوری اطلاعات)

 

2- نقطه نظر دیگر در رابطه با استراتژی، یک رویکرد غیر ساختاری بوده و تمرکز خاص روی فرآیندها دارد.

طبق این رویکرد، استراتژی یک سیستم مدیریتی است که در راستای ایجاد قابلیت سازمانی برای مقابله با شرایط غیر قابل پیش بینی و یا ناشناخته ایجاد میشود.

 

طبق این نظریه، بهترین استراتژی در نظر گرفتن تغیرات برای خلق یک چشم اندازه ازآینده ای است که سازمان به عنوان یک پیشتاز در ایجاد تغییرات نقش دارد و نه پیروی از روش ها و رویکردهایی که توسط دیگران ترسیم میگردد.

 

این رویکرد تأکید خاصی روی سرعت پاسخگویی و انعطاف پذیری با هدف ایجاد قابلیت و کار در محیطی دارد که پتانسیل تغییرات بالا داشته و یا به عبارت دیگر غیر قابل پیش بینی است.

 

این نظریه نیز منتقدانی دارد و دلیل اصلی انتقاد ناکافی بودن تمرکز روی جهت دهی سازمان و عدم در نظر گرفتن کافی مأموریت سازمانی است.

 

تاریخچه استراتژی پروژه

تاریخچه استراتژی ریشه در استراتژی نظامی دارد که تعریفی از برنامه برای جنگ، مشخص کردن کمپین های متفاوت و تصمیم گیری در رابطه با درگیر شدن با دشمن دارد.

در این بعد، استراتژی به هنر جنگ و یا به طور دقیق تر به مهارت و هنر ژنرال ها در رویارویی با دشمن اشاره دارد.

البته در بعد کسب و کار نیز سازمان ها به نوعی با هم در جنگ برای گرفتن سهم بیشتری از بازار و حتی برای بقا در بازراهایی هستند که روز به روز رقابتی تر میشوند.

فعالیت های حوزه کسب و کار و عملیات نظامی موارد مشترک زیادی دارند و هر دو تمرکز روی پیشی گرفتن از رقبا (و حتی در مواردی تضعیف رقبا) را دارند.

تفکر استراتژیک نیز تحت تأثیر تفکر نظامی است که اهدافی را تعیین و برای رسیدن به آن، روش ها را تدوین میکند و زمان بندی را نیز به عنوان یک عامل کلیدی در نظر میگیرند.

 

به طور خلاصه یک استراتژی موفق باید به درستی تعریف شده باشد و به نوعی با برنامه ها، اهداف و سیاست های سازمان یکپارچه و ترکیب شود.